گفت دانایی که گرگی خیره سر
هست پنهان در نهاد هر بشر
هر که گرگش را دراندازد به خاک
رفته رفته میشود انسان پاک !
هر که با گرگش مدارا میکند
خلق و خوی گرگ پیدا میکند !
اینکه مردم یکدگر را میدرند
گرگهاشان رهنما و رهبرند !
این که انسان هست این سان دردمند
گرگها فرمان روایی میکنند !
این ستمکاران که با هم همرهند ،
گرگهاشان آشنایان همند !
گرگها همراه و انسانها غریب
با که باید گفت این حال عجیب ؟